درباره وبلاگ


من آن غريبه ی ديروز آشناي امروز و فراموش شده ي فردايم در آشنايي امروز مي نويسم تا در فراموشي فردا يادم كني
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 317
بازدید کل : 67342
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 107
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


دلنوشته های من البته بیشتر سینمایی
CiNeMa,MuSiC,...




سلام به همه بازدید کننده و البته دوستان عزیز

امیدوارم شاد و سلامت باشید همینجا جا داره تشکر کنم از دوستانی که همراه من و وبلاگ بودن اظهار لطف ذاشتن به بنده هرچند که برای مدتی فعالیتی نبوده اما یک سری از دوستان همچنان لطفشون رو از بنده دریغ نکردن به هرحال امیدوارم با شروع دوباره و مفید وبلاگ بتونیم دوباره کنار هم باشیم.

 

یک تشکر هم میکنم از دوستانی که در نظرسنجی شرکت کردن امار خیلی خوب و جالبیه و البته خیلی هم با نظر من هماهنگه

 

 



سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 18:9 ::  نويسنده : DeaD_BoY


 

خب با تاخیر فراوان فیلم رو دیدم و خیلی کوتاه نظر خودم رو دربارش مینویسم.

 

در مورد فیلم باید بگم که من خوشم نیومد!
اگر در شرایط عادی بود با این حال سینما شاید میگفتم معمولی یا خوب اما حالا که به نوعی نماینده است برای کشورمون باید بگم معمولی رو به ضعیف.

 


اول اینکه فیلمنامه بده چون از ریشه خرابه ! فیلم که شروع شد به نوعی نادر نماینده ایران بود و سیمین هم که فکرش این بود که تنها راه ادم شدن رفتنه ! تا اینجا گیری نبود هرجند در فیلم به نوعی با سیاه نمایی مورد شهر و فرهنگ رو به رو بودیم (خونه نه چندان جالب . اون اسانسور بیمارستان کثیف و ....)

 

اما اوایل فیلم به نوعی خوشحال بودم از اینکه نادر که نماد ماست ادمی هست اصول گرا و پایبند به اصول خودش که شاید همین هم باعث شده بود دختر پدر رو انتخاب کنه اما رفته رفته نادر فنا شد در اخر شاید انتخاب دختر رو ندیدیم اما این به نوعی انتخاب مادر و ایدئولوژی اون بود چون تمایل دختر اول به سمت پدر بود ضمن اینکه فکر میکنم پایان باز جالبی هم نداشت و به نوعی نا کار امد بود.

شخصیت بعدی که دیگه مطمئن بودیم پایبند به اصولی هست راضیه بود که اون هم اصولی نداشت شاید دروغ نگفت اما حقیقتی رو نگفت که از گناه همه بدتر بود و همینطور همسرش که ادعای خدا پیغمبر داشت و اون هم برای گرفتن پول دست و پاش لرزید.

شخصیت بعدی دختر بود که اون هم اصولی نداشت دختری که با سوالاتش از پدر به نظر میومد اصولی داشته باشه یا میخواد که داشته باشه اما اون هم راحت دروغ گفت.

شخصیت بعدی معلم بود که باز اون هم دروغ گفت !

باز شخصیت دیگه خواهر شوهر مرضیه بود که اون هم حقایقی رو نگفت!

اما سیمین که اون ایدئولوژی رو داشت و نادر اون رو ضعیف خطاب میکرد به نوعی با اصول ترین کرکتر بود که خدا کنه ربطی به نظرش مبنی بر رفتن نداشته باشه!

از همینجا کاملاً مشخصه که این فیلم رو هواست کرکترهاش همه فلت و سطحی هستند هیچکس اصولی نداره و همه دروغ میگن خب معلومه که در نمیاد!

میخوام بگم کرکتر های این فیلم قرار بوده مشت نمونه خروار باشن چون با فیلم اجتماعی طرف هستیم نه تخیلی خب مگه میشه همه دروغ بگن !؟ اصن خنده داره جهنم هم همه دروغ نمیگن والا !
همونطور که اگه همه شخصیت ها عالی و خوب باشت فیلم شعاری و حال بهم زن میشه از اونور هم صدق میکنه.

 


فیلم جذابیت های روایی داستان هم نداشت نمونش همون بازسازی صحنه افتادن رو پله ها ! شما فیلم راشومون استاد کوروساوا که من همینجا هم معرفی کردم رو ببینید که 50 سال پیش چجوری بازسازی میکنه ! واقعا برای بالا رفتن سلیقه فقط باید فیلم دیدو دیدو دید .

اصلا حرف فیلم چی بود ؟ نتیچه گیری چی بود ؟
اگه فیلمساز معتقده جامعه انقد کثیفه که خب باید فیلمی بسازه که کمکی باشه برای اصلاح این امر نه اینکه پدر اصولگرای خانواده بیاد به بهانه سرپرستی دخترش و پدرش دروغ بگه ! و به نوعی این بشه توجیهی برای دروغ گویی نه مذمت ان ! یا اون مرضیه خانوم با تقوا که نگران پول حرومه و به دفتر مرجع تقلیدش زنگ میزنه اول از همه بدون اجازه همسرش میره کار میکنه و بعدش هم که اون حقیقت رو نمیگه اون هم به بهانه حفظ زندگی ! خب معلومه کرکتری که اصولی نداشته باشه قابل باور نمیشه برای مخاطب و سطحی میمونه .

 


خب پس اصغر جان چکار کردی با این فیلمت برای این جامعه خراب؟ اگر قراره اینارو ببینیم که هرروز داریم میبینیم البته نه به این شدت ! دیگه نیاز به مستند شما نبود!

از نوع پوشش ها و ... هم معلوم بود که فیلم بار مسافرتش رو بسته که این عیب نیست نه پوشش نه برخوردهای فیزیکیش اما به قصد ددر ساختن دیگه خوب نیست !

 

هرچند جا داره از فیلم برداری خوب کار و همینطور موسیقی یادی کرد و البته لیلا حاتمی و شهاب حسینی که خدارو شکر چشم نزنم همیشه بالاتر از متوسط هستند و اکثرا خوب.


فیلم خوبی نبود اما امیدوارم موفق یاشه چون به هرحال تاثیر داره بر روی دیده شدن اثار ایرانی خوب.


 



 

نام: Deadwood-deadwood-11899196-800-600.jpg نمایش: 1 اندازه: 207.0 کیلو بایت


نام اصلي: Deadwood
نام فارسي : شاخه خشکیده
محصول كشور : آمريكا
سال ساخت: 2004
ژانر : جنايي ، دارم ، تاريخي

كارگردان:
David Milch

IMDB LINK
 
خب بعد از معرفی سریال کارناوال نوبت به یک سریال عالی دیگه از شبکه HBO میرسه.
دد وود سریالی در ؤانر جنایی تاریخی با رگه هایی از وسترن هست که در 3 فصل,هر فصل شامل 12 قسمت 60 دقیقه ای در سال 2004 استارت خورد و تا سال 2006 ادامه پیدا کرد.

قصه در اواخر سال 1800 میلادی در جنوب ایالت داکوتا در شهر دد وود جریان داره شهری بی قانون که به دلیل معادن طلایی که داره مقصد مسافران گوناگونی هست که همه به دنبال طلا به این شهر میان اما اونجا درگیر داستان هایی میشن شهری که به دست فردی به اسم آل و قانون های اون اداره میشه که در این حین ما سیر قانونمند شدن یک شهر بی قانون رو مشاهده میکنم و رابطه های بین افراد که ....
نام: DeadwoodFromMtMoriah1888-500.jpg نمایش: 1 اندازه: 87.4 کیلو بایت

عکسی از شهر واقعی دد وود
اما نکته جالب در مورد این سریال که ارزش کار رو بیشترمیکنه این هست که شهر دد وود و بسیاری از کرکترهای سریال واقعی هستن و حتی بعضی از اتفاقات که اونها هم واقعی هستن که من در ادامه که شخصیت ها رو معرفی کنم واقعی بودنشون رو ذکر میکنم,در همین راستا نوع گویش و دیالوگ ها هم جالب و البته سخت هستن که پیشنهاد میکنم در صورت تماشای این سریال بهش دقت کنید.

نام: dead01_reparto.jpg نمایش: 1 اندازه: 41.5 کیلو بایت
کرکترها خیلی جذاب هستن که بی شک بر میگرده به بازی های عالی و مهمتر از همه فیلمنامه کم نقص این کار که از اصلی ترین دلایل درخشش دد وود است اما قصه به بازی ها و فیلمنامه محدود نمیشه و میتونم بگم همه چی در سطح بالایی قرار داره کارگردانی,گریم,موسیقی,و حتی تیتراژ ابتدایی و ... که در ادامه معرفی کوتاهی از شخصیت ها رو میبینیم.

نام: Deadwood-04.jpg نمایش: 1 اندازه: 67.6 کیلو بایت

Al swearengen
خب بی شک بهترین شخصیت سریال از ال هست که قطعا بعد از دیدن سریال جز شخصیت های محبوب و ماندگار سریالی شما خواهد ال کسی هست که از اولین افرادی بوده که به شهر اومده و سالنی رو به نام جم تاسیس کرده (که به نوعی مرکز لهو و لعب شهر است که ازش میگذریم) و از اونجا درحال مدریت شهر هست که سالن جم هم واقعی بوده و عکس این سالن رو میتونید ببینید
و اما در مورد شخصیت ال به نظر من ال شخصیتی خاکستری داره شخصیتی گاها پست ,شوخ ,خشن ,سودجو و گاهی خوب! هرچند که شهر قانونی نداره اما به نوعی ال هم قانون گذاره و هم قوانین رو اجرا میکنه و طاقت افرادی که جلوش در بیان یا به درامدش لطمه بزنن رو نداره که البته شخصیت ال هم حقیقی هست که در سریال یان مک شین نقش ال رو فوق العاده بازی میکنه واقعاً بازیش بی نقص هست که همین بازی هم گلدن گلوب رو براش به ارمغان اورده.

نام: DeadwoodPosterSeth.jpg نمایش: 1 اندازه: 88.7 کیلو بایت

Seth Bullock
ست که ابتدای سریال با اون شروع میشه کلانتری هست قوی که به همراه دوستش سل به شهر ددوود میان تا اونجا با کنار گذاشتن کلانتری مغازه ابزار فروشی رو درست کنن و مشغول به کار شن ,ست از اون دست شخصیت های + هست که سعی و پافشاری بر اجرای قانون داره به نوعی قهرمان گونه هست کرکترش و البته ست هم از شخصیت های واقعی داستان هست که میتونید اینجا عکسش رو ببینید.

نام: Deadwood-10.jpg نمایش: 1 اندازه: 59.8 کیلو بایت
Trixie
تریکسی که برای ال کار میکنه شخصیت بعدی هست که البته روابطش با ال فراتر از همکار بودن هست علی رغم اینکه ترکسی فا*ح*شه هست اما به نحوی قابل اعتماد ال هست و در روند داستان هم تاثیراتی داره و البته با تمام بد برخوردی های ال بهش علاقه داره,ترکسی هم از شخصیت های حقیقی هست.

نام: Deadwood-07.jpg نمایش: 1 اندازه: 80.1 کیلو بایت
Doc Cochran
خب دکتر یکی از شخصیت های جالب داستان هست که یه جورایی به فکر همه هست و به دلیل نیاز شهر و ال بهش گاهی اوقات با ال هم فیس 2 فیس میشه که جالبه.
درکل شخصیت دکتر وجه خیر خواهیش بالا هست که البته ظاهر و رفتارش زیاد این رو نشون نمیده و البته شخصیت دکتر ساختگی هست و در تاریخ ددوود دکتری با این اسم نبوده.


نام: deadwood_ver8.jpg نمایش: 1 اندازه: 43.7 کیلو بایت

Alma Garret
الما که به همراه همسرش برای بدست اوردن طلا به شهر اومدن به نوعی دختر لوس و مایه دار سریاله که بعد از اتفاقاتی زمینش ارزش زیادی پیدا میکنه و همینطور روابطش با ست که موجب جلب توجه اهالی شهر بهش میشه که به دلیل اسپویل بیشتر توضیح نمیدم,الما و همسرش و دخترش هم حقیقی نیستن.

نام: l_141109_0348914_22f17582.jpg نمایش: 1 اندازه: 31.1 کیلو بایت

Cy Tolliver
سای که در غالب یک شوک عمل میکنه از قسمت دوم وارد سریال میشه شخصیت سودجو و موزی ای هست که سالن بزرگ و مجلل با فا**شه هایی کلاس بالاتر نسبت به سالن جم و همینطور بازی های کارت و پوکر به اسم بلا یونیون تاسیس میکنه که همین امر باعث شاخ به شاخ شدن ال با سای میشه اما سای در ادامه نقش بیشتری در شهر میخواد و با دخالت ها و نقشه هاش موجب عصبانیت مردم و ال میشه و ... در مورد سای هم شخصی با این اسم در تاریخ حقیقی ددوود نیست هرچند که سالن بلا بونیون واقعی بوده و توسط شخصی به اسم تام میلر ساخته شده بوده اما خبری از اسم سای تولیور در تاریخ نیست

نام: E-B-Farnum-deadwood-18856697-800-600.jpg نمایش: 1 اندازه: 222.5 کیلو بایت

E.B. Farnum
ای بی نمونه بارز زرنگ بازی و نون به نرخ روز خوری هست که صاحب تنها مسافرخونه شهر هست همینطور به نوعی مسئول امور مالی ال هم هست,شخصیتی ترسو و پول دوست که از شخصیت های حقیقی سریال هم هست.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  Deadwood109C_0941_Large_.jpg
مشاهده: 1
حجم:  22.7 کیلو بایت
Mr. Wu
اقای وو هم شخصیت مرموزی داره و به دلیل اینکه انگلیسی بلد نیست هنگام صحبت با ال لحظه های فانی رو هم رقم میزنه اقای وو در شهر مشغول گوشت و مواد رسانی هست و با ال کار میکنه اما هم اقای وو و هم محله چینی ها کلاً ساختگی هستن.

نام: 4497320178_6c6022858d_o.jpg نمایش: 1 اندازه: 11.8 کیلو بایت

Dan Dority
دن به نوعی معاون و دست راست ال هست قوی,ساده, و تنها شخص مورد اعتماد ال که از کرکترهای مورد علاقه من هم هست دن هم از شخصیت های حقیقی ددوود هست.


sol star
سل دوست نزدیک ست که یهودی هست و با هم مغاره ابزار فروشی تو شهر باز کردن که هم کرکتر سل و هم اون ابزار فروشی حقیقی هستن,سل که همیشه پشت ست هست عاشق ترکسی میشه و ....
 
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  Ray.jpg
مشاهده: 1
حجم:  27.2 کیلو بایت
Reverend Henry Weston Smith

کشیش اسمیت هم از شخصیت های حقیقی داستان هست که میتونید اینجا عکسش رو ببینید,کشیش اسمیت شخصیتی انسان دوست و صلح ظلب هست که سعی در اصلاخ شهر و رفتار ها داره اما ...

تعداد زیادی از شخصیت ها هم هستن که به دلیل طولانی شدن مطلب و اسپویل میگذرم اما حرف اخر در مورد این سریال اینکه دد وود کاری نیست که هرکسی بپسنده تو دد وود از هیجان لحطه ای و تعلیق فرار از زندان خبری نیست اما کلیت داستان این زیبایی رو داره که اگر بتونید باهاش رابطه برقرار کنید تبدیل به یکی از بهترینهاتون بشه همونطور که برای من شده.


پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:معرفی سریال DeaDWoOd , :: 20:59 ::  نويسنده : DeaD_BoY





Dead Man
محصول 1995 آمریکا
Director: Jim Jarmusch
Writer: Jim Jarmusch
cast
Johnny Depp
Gary Farmer
Crispin Glover


 

 

در مورد مرد مرده باید بگم به نظرم این فیلم هجوی بود بر وسترن!
فیلمی پر از نماد فیلمی که به نوعی به تقابل سنت و مدرنیته میپرداخت شخصیت هیچکس که نماد فرهنگ سنتی بود و ولیام بلیک تحصیل کرده و مودبی که نماد فرهنگ معاصر غربه فرهنگی که شاید به ظاهر و در نگاه اول شیک و خوبه همونطور که شخصیت ویلیام بلیک در ابتدای فیلم این رو به ما نشون داد و در مقابل فرهنگ سنتی که در همون نگاه اول دارای وحشی گری های بارز و سطح پایین فرهنگ بود اما از نماد های دیگر فیلم اون سکانس شکار و تیر اندازی در قطار در ابتدای فیلم هست که به نوعی نشون دهنده توحش ذاتی و درونی ادم هاست که به ظاهر ویلیام بلیک مدرن ما تونسته بود کنترلش کنه اما چیزی نمیگذره که شرایط بلیک رو هم به ذات خودش بر میگردونه و اون پوشش زیبا و مدرن کنار میره و باز به ذات ادم میرسیم.

 

 

 


 

 

 


تضاد شخصیت هیچکس و بلیک به همین خطم نمیشه و از دیگر تضاد ها میشه به این اشاره کرد که هیچکس در کودکی در کنار سفید پوستها بوده و با فرهنگ اونها زندگی کردی و بلیک در این سن و سال روی به فرهنگ سنتی اورده و به نوعی با این فرهنگ سوار بر قایق به دنبال ارامشش میگرده و شاید همین رو باید دادن 1 امتیاز از طرف جارموش به اون فرهنگ دونست! همینطور از سفر با قطار که به نوعی نشون دهنده پیشرفت و تکنولوژی هست و البته اسم شهر که شهر ماشین هست و فرهنگ و خشونتی که در امتداد این مسیر و داخل شهر میبینیم میشه اینطور برداشت کرد که جارموش امتیاز منفی ای به صنعتی شدن داده!

شخصیت هیچکس با بازی عالی گری فارمر برای من خیلی دوست داستنی بود مردی که به دلیل بودن بین فرهنگ سفید پوست ها در کودکی توسط مردم خودش رونده شده بود اما خب توان زندگی با فرهنگ سفید پوستها یا به نوعی مدرنیته رو هم نداشت به همین دلیل درگیر دو راهی یا بهتر بگم شخصیت معلقی بود که شاید دلیل اسمش هم همین بوده.

حرف در مورد این فیلم بسیاره همینطور که نکات خوب در فیلم بسیاره که میگذریم از جمله سکانسی که فردی رو که بلیک میکشه با صورت روی اتش میوفته و یه ترکیب جالب و اشنایی که برای شمایل مقدس و مذهبی به کار میره رو به وجود میاره

 

 


 

 


و یا سکانسی که جانی با قایق حرکت میکنه و البته مهمتر از همه سکانسی که جانی در کنار اون اهوی مرده خوابیده که واسه من فوق العاده بود


از سکانس ها که بگذریم به نظرم دیالوگ ها هم خیلی خوب و بعضاً عالی بودن و بیاد ماندنی.
به نظرم تصمیم جارموش در مورد سیاه و سفید فیلمبرداری کار هم کاملاً به فیلم کمک کرد و یکی از دلایل مهمی که این فیلم با این حال و هوا از ریتم نیوفتاد علاوه بر باری عالی گری فارمر و جانی موسیقی استادانه نیل یانگ بود که من هنوز ساندترک های این فیلم رو گوش میدم و لذت میبرم از کار عالی نیل یانگ
.



چهار شنبه 11 آبان 1390برچسب:مرد مرده,dead man,johnny depp,jim jarmush,جانی دپ,جیم جارموش, :: 22:54 ::  نويسنده : DeaD_BoY

 



نام فیلم : انجمن شاعران مرده .(Dead poets society)
محصول سال : 1989 .
ژانر : درام .
به کارگردانی : پیتر ویر .
فیلمنامه : Tom Schulman .
آهنگساز : Maurice Jarre
محصول کشور : آمریکا .
زمان فیلم : 128 دقیقه .
بازیگران :

Robin Williams در نقش John Keating
Robert Sean Leonard در نقش Neil Perry
Ethan Hawke در نقش Todd Anderson
Josh Charles در نقش Knox Overstreet
Gale Hansen در نقش Charlie Dalton
Dylan Kussman در نقش Richard Cameron
Allelon Ruggiero در نقش Steven Meeks
James Waterston در نقش Gerard Pitts
Norman Lloyd در نقش Mr. Nolan
Kurtwood Smith در نقش Mr. Perry
Carla Belver در نقش Mrs. Perry
Leon Pownall در نقش McAllister
George Martin در نقش Dr. Hager
Matt Carey در نقش ا Hopkins

خلاصه داستان فیلم :
آغاز سال تحصیلی جدید در مدرسه ولتون است. این مدرسه یکی از مدارس قدیمی و مطرح اسکاتلند است. تدریس در این مدرسه مانند بسیاری از مدارس دیگر به شیوه سنتی و کاملا مقرراتی و خشک صورت می گیرد. اصول مدرسه بر چهار اصل سنت ، شرافت ، انضباط و فضیلت بنا شده و دانش آموزانی که در این مدرسه تحصیل می کنند با وجود مقررات و انضباطی که بر آن حاکم است تنها بر آنچه که به انها تدریس می شود متمرکزند. آنها عمدتا جسارت آن را ندارند تا خود را از زاویه دیگری نگاه کنند و به دنبال علایق حقیقی خود بروند. در سال تحصیلی جدید معلم تازه ای برای درس زبان و ادبیات انگلیسی وارد مدرسه می شود به نام آقای جان کیتینگ. کیتینگ خود قبلا دانش آموز همین مدرسه بوده. او با شیوه تدریس متفاوتش سعی می کند برای دانش آموزان افق جدیدی را ترسیم کند و آنها را ترغیب می کند که اگر به دنبال علایق و استعدادهای ذاتی خود بروند ، قادرند رامبراند ، شکسپیر ، پیکاسو و … آینده باشند. شیوه تدریس کیتینگ دانش آموزان را بر سر شوق می آورد اما سنت ها و قوانینی که مدرسه و والدین دانش آموزان به انها خو گرفته اند مانع بزرگی بر سر راه دانش آموزان است....

یک درام فوق العاده و البته بسیار پربار تر از یک درام ساده. کاری که حرفش فراتر از نقدی به نظام اموزشی سنتی و حتی فراتر از پرداختن به رفتار های همچون رفتار این دست پدر مادر ها با فرزندانشان و نداشتن شناخت از اونها , علایق اونها و در نتیجه رابطه های دور و سرد هست نیل پسری که شجاعت حرف زدن با پدرش رو در مورد بازیگری که عاشقشه نداره و تادی که پدر و مادرش برای چندمین سال پیاپی در روز تولدش میز تحریری مثل سال قبل هدیه میگیره و در این بین معلمی که سعی داره بچه هارو به خودباوری از خودشون و کسی که میخوان بشن برسونه.
" او چشمه الهام آنان بود و زندگانی شان را به رخدادی شگفت انگیز بدل کرد "کار فوق العاده ای که بازی عالی رابین ویلیامز و البته شرایط سنی من دلچسب بودن کار رو واسم 2 برابر کرد فیلمی که سکانس های زیبا و دیالوگ های خوب کم نداشت

 
 
 
 
: Now we all have a great need for acceptance, but you must trust that your beliefs are unique, your own, even though others may think them odd or unpopular, even though the herd may go,

 
 
 
: "that's baaaaad." Robert Frost said, "Two roads diverged in the wood and I, I took the one less traveled by, and that has made all the difference."
از سکانس های ماندگار فیلم همین سکانس هست و جمله معروف "Oh captain, my captain"



بازی هما همه در سطح بالایی هستن موسیقی هم بسیار عالیه و مچ شده.
دیگه بیشتر نمیگم که اسپویل نشه اما اگر این فیلم رو ندیدین تا الان حتماً اقدام کنید درجه سنی فیلم هم فکر میکنم پی جی بود که میتونید با خانواده با هم ببینید.
در اخر هم پیام مهم فیلم که تو اشعار خودمون و به خصوص خیام بزرگ هم بهش اشاره شده و به قول خودمون امروز رو بچسب!


 



سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:انجمن شاعران مرده,dead poets society, :: 19:52 ::  نويسنده : DeaD_BoY